منتقد: جیمز براردینلی- امتیاز 7.5 از 10 (3 از 4)
«واگرا» "چیز بزرگ بعدی" است، یا حداقل استودیو "سامیت انترتینمنت" امیدوار است اینگونه باشد. «واگرا» آخرین اثری است که با پیوستن به جرگهی رو به افزایش فیلمهای مطرح در دسته "جوانان/Young Adult" و ژانر علمی تخیلی/فانتزی به صفحه نقرهای راه پیدا میکند.

Director: Neil Burger
این طور برنامه ریزی شده بود که «واگرا» همانند «عطش مبارزه» به یک رویداد بزرگ سینمایی تبدیل شود و به این منظور تازهترین گروه سنی تاثیرگذار را نشانه گرفته است: دختران و بانوان جوان بین سنین 12 تا 25 سال.
هرچند «واگرا» به اندازه «عطش مبارزه» یکپارچه و متمرکز نیست، اما بسیاری از همان اِلمانها را به کار گرفته است: یک فضای پس از جنگ در آینده، یک قهرمان زن نیرومند، یک داستان عاشقانه، و جدالی در مخالفت با ظلم و ستم موجود.



Shailene Woodley Theo James Kate Winslet
کمپانی"سامیت انترتینمنت" آنقدر به موفقیت این فیلم مطمئن بوده است که همین حالا دو فیلم دیگر از روی سلسله رمانهای ورنیکا راث را در دستور کار قرار داده است. داستانی که فیلم به تصویر میکشد کاملا به رمان وفادار است. این رویهای است که در مورد اقتباسهایی که از رمانهای "بالغ جوان" انجام میشود اجباری شده است و فیلمسازان بسیار مراقب هستند صحنههای مورد علاقه طرفداران را حذف نکنند.

فیلم در آیندهای نزدیک در شیکاگو رخ میدهد، که به علت نوعی فاجعه جهانی از جمعیت آن به شدت کاسته شده است. جنگ بر روی بسیاری از ساختمانهای شهر تاثیر گذار نبوده و دست نخورده باقی مانده اند، اما تخریب شدید ساختمانهای بلندتر حکایت دیگری دارند.
دیوار عظیمی دور تا دور شهر کشیده شده است. ظاهرا دلیل این کار جلوگیری از ورود هر چیزی که خارج از آن محدوده است به داخل شهر و احتمالا جلوگیری از خروج مردم از شهر است
. مردم بر اساس تمایلهای ذاتی به پنج دسته تقسیم شده اند: "فاضلان"، "شجاعان"، "درویشان"، "مهرورزان" و "صادقان". دستهی دیگری نیز وجود دارد به نام "واگراان" که افرادی هستند که به بیش از یک دسته خود را نزدیک میدانند و به علت این که "همگون" نیستند تحت تعقیب قرار دارند.
تفکر پشت این دستهبندی این بوده است که این گروهها بتوانند در کنار یکدیگر کار کنند، اما شعلههای جنبشی رو به روشن شدن است. "فاضلان" معتقدند که دسته آنها باید مسئول به دست گرفتن اوضاع باشد و در صدد هستند کودتایی علیه "درویشان" که در راس قدرت قرار دارند به راه بیاندازند. قهرمان «واگرا» تریس پرایور (با بازی شِیلین وودلی) است، دختر دو سرکردهی سرشناس "درویشان": ناتالی (با بازی اشکلی جاد) و اندرو (با بازی تونی گولدوین).
ما با تریس وقتی که قرار است آزمون بدهد آشنا میشویم؛ زمانی که تمایل ذاتیاش برای قرارگیری در دستهها سنجیده میشود. آزمون مشخص میکند که او یک "واگرا" است و به هر سه گروه "فاضلان"، "شجاعان" و "درویشان" میتواند تعلق داشته باشد.

تریس دسته "شجاعان" را انتخاب میکند و بلافاصله تحت تمرینات طاقت فرسایی جهت آماده شدن برای ورود به آن گروه قرار میگیرد. او در این مدت دوستانی مانند فور (با بازی تیئو جیمز) و کریستینا (با بازی زو کراویتز) و دشمنانی مانند پیتر (با بازی مایلز تلر) و اریک (با بازی جای کورتنی) پیدا میکند.
تریس رفته رفته عاشق فور میشود و در همان حال زیر ذره بین سرکرده "فاضلان" (ژانین متیوز، با بازی کیت وینسلت) قرار میگیرد. هرچند تریس سعی میکند حقیقت تمایلات ذاتیاش را پنهان نگه دارد، درگیر انقلاب رو به رشد "فاضلان" میشود.

«واگرا» به اندازه «عطش مبارزه» اکشن محور نیست، اما در گیرایی دست کمی از آن ندارد. با این که فیلم در زمانهایی افت میکند و پیش پا افتاده و تا حدی ساده لوحانه مینماید، آن را میتوان متوجه محدودیتهایی دانست که حفرههای موجود در خود رمان بر فیلم تحمیل کرده باشد. (برای مثال چطور ممکن است دیواری به آن عظمت که دور تا دور شهر را در برگرفته توسط گروه کوچکی که در شیکاگو زندگی میکنند ساخته شده باشد؟)
«واگرا» همچنین از یک نیم ساعت پایانی ضعیف رنج میبرد، جایی که داستان نیازمند قوتگیری مجدد برای ادامه بخشهای در پیش رو است، در عوض با تغییر لحن نامناسب و شتاب نابجا و دستپاچگی همراه میشود.از این نظر تا حدودی شبیه «بازی اندر» است، که سکانسهای تمرینات گیراتر از وقایعی است که پس از آن رخ میدهد.

گروه بازیگران را عمدتا ستارگان "رادار گریز" تشکیل میدهند، که همه آنها بازیهای قابل قبولی ارائه میکنند. نامهای بزرگتر و چهرههای مطرحتر مانند کیت وینسلت و اشلی جاد نقشهای مکمل را پر کردهاند.
شِیلین وودلی که در اصل به واسطه نقش اولش در مجموعه تلویزیونی طولانی «زندگی مخفیانه تینیجر آمریکیایی» شناخته میشود، یک تریس به یادماندنی را در پیش روی بینندگان قرارمیدهد و آنها را سر جایشان میخکوب میکند.
«واگرا» سکوی پرتابی برای وودلی است و نام او را بر سر زبانها خواهد انداخت، کما این که انتظار میرود حضورش در فیلم «ایراد ستارههایمان» نیز همین گونه باشد. مایلز تلر زوج عاشق پیشه وودلی در فیلم «اکنون تماشایی» (که قرار است نقش آقای شگفت انگیز را در بازسازی «چهار شگفتانگیز» بر عهده داشته باشد) اینجا در نقش یکی از رقبا و نقشهای منفی ظاهر شده است، اما پیوند رقابتی آنها در این فیلم به اندازه پیوند عاشقانهی هیجانانگیزشان در فیلم سال گذشته قوی است.

فور شخصی درونگراست که تریس به او علاقهمند است. ایفای نقش او بر عهده تیئو جیمز است، که در ارائه نقشهای تودار و آرام (یا همان نقشهای "تیره و قد بلند و خوش تیپ" قدیمی) بسیار عالی است. جای کورتنی که قرار است راهی سرزمین «ترمیناتور» شود نیز یک شخصیت منفور قابل قبول به نمایش گذاشته است.
مواردی که به نفع «واگرا» کار میکنند، بر عواملی که باعث آشفتگیاش میشوند میچربند و تشخیص این که به چه میزان نارساییهای این فیلم متوجه رمان و چه میزان متوجه شیوه بیان آن در قالب تصویر است مشکل است. شرح دادن یک داستان در فیلمنامه بسیار مشکلتر از رمان است.
یکی از مواردی که به وضوح نسبت به آن غفلت شده است در نظر گرفتن پیشزمینهها و اطلاعات مورد نیاز درباره آن جامعه است. توضیحاتی که راوی در ابتدای فیلم ارائه میکند (مانند ابتدای یاران حلقه) اطلاعات مختصری به ما میدهد، اما آشنایی بیشتر با ساختار سیاسی میتوانست بسیاری از اتفاقات بعدی را قابل درکتر و داستان را منسجمتر نماید.

«عطش مبارزه» در این زمینه بهتر کار کرده بود و روایت روانتر آن کاملا شاخص است. دنیای آینده در «واگرا» به زیبایی به تصویر کشیده شده است و جلوههای رایانهای (CGI) به طور مؤثری در خدمت تبدیل ظاهر ساختمانهای شیکاگو از حالت کنونی به ساختمانهایی از هم پاشیده و قدیمی بوده است. تمام ساختمانها برایمان آشنا هستند اما ظاهری مخروبه و صدمهدیده دارند.
اما این تصاویر از جهتی تاثیر منفی دارند؛ آنقدر تصاویر گیرا و واقعی هستند که بیننده را هرچه بیشتر ترقیب میکند که بداند چه اتفاقی باعث شده این ساختمانها و این شهر به این حال و روز بیافتند، اما «واگرا» تقریبا هیچ جوابی برای آن ندارد. از نظر داستانگویی پرداختن بیشتر به جنگ از این جهت حائز اهمیت است که این جنگ تلفات سنگینی بر جای گذاشته و جمعیت شهر را به شدت کاهش داده است و شیکاگو را به شهری متروک تبدیل کرده و جامعه آن را به تجدید نظر در ساختارهایش وا داشته است.
هر چیز دیگری بی اهمیت است، حداقل در این فیلم اینگونه است. دروازهای که «واگرا» برای ورود به دنیایی جدید میگشاید قابل تامل است. حقیقت و جامعهای که به این وسیله به آن وارد میشویم با کمی جزئیات دقیقتر میتواند کاملا باورپذیر و دیدنی شود.

این فیلم تا این اندازه پیش نرفته است، اما بخش میانی نسبتا طولانی فیلم که به تمرین تریس برای ورود به دسته "شجاعان" و مخفی کردن هویت "واگرا"ش میپردازد لحظات سینمایی جذابی را رقم میزنند.
«واگرا» یک داستان کامل را روایت میکند، اما واضح است که این فیلم بخشی از یک مجموعه بزرگتر در نظر گرفته شده است. بنابراین نمیتوان در مورد موفقیت این فیلم به طور دقیق اظهار نظر کرد و باید تا ارائه کامل سهگانه منتظر ماند. با این حال تا به اینجا این فیلم ارزش آن را دارد که تماشایش به علاقهمندان به این ژانر پیشنهاد گردد.

:: موضوعات مرتبط:
هالیوود ,
معرفی فیلم ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0